در خرداد ماه 1399 در اولین فصل کارافرینی مانا،به صورت مجازی (لایو)میزبان خانم عاطفه شفیعی،بنیانگذار استارتاپ می تایم بودیم .مطلب زیر خلاصه ای از گفت و گوی ما با ایشونه که میتونه تجربه های مفیدی رو تو مسیر کارافرینی در اختیارتون قرار بده.
“خودتون رو معرفی میکنید؟
عاطفه شفیعی هستم ،32 ساله،کارشناس نرم افزار.
از مجموعه پارس رویال در حوزه نرم افزار شروع کردم.بعد از اون در حوزه بی آی وارد شرکت سینره شدم.از سال 92 تا 97 با شرکت ماهان همکاری کردم.در ماهان روی یکپارچه سازی و تدوین سیستم کار کردم.تجربه کاری ماهان این فرصت رو به من داد تا بفهمم چطور می توان در سطح وسیعی روی پروژه های نرم افزاری کار کرد.
تجربه های ماهان چه کمکی برای تشکیل استارتاپ به شما کرد؟
ماهان یاد داد چیزی که هیچ وقت فکرش را نمیکنید میتونه اتفاق بیفته.
تعریف شما از می تایم چیه؟
تصمیم گرفتم در حوزه بانوان فعالیت کنم و از اینجا شروع کردم که چرا ما با وجود تلاشهای بسیار،خوشنود و راضی نیستیم و از خودمون غافلیم.به این خاطر اسم اونو”می تایم” به معنی “زمانی برای خود” گذاشتم.ما از بسیاری پارامترهای حوزه سلامت و زیبایی به دلیل نداشتن اطلاع یا زمان فاصله داریم.خواستم فضایی رو ایجاد کنم تا افراد بتونن از خود مراقبت کنن و در مسیر سلامتی قرار بگیرن.پس بر اساس دیتا، ابزاری برای آنالیز پوست طراحی کردم که قابلیت مقایسه سلامت پوست رو در طول زمان داشت و اسکن آنالیزی که بر اساس هوش مصنوعی و پردازش تصویر،برای تشخیص چهار پارامتر پوستی جوش و آکنه، لکه های پوستی،میزان افتادگی پوست و تیرگی دور چشم کاربرد داره.می تایم در نقش یک مشاور پوست،به افراد توصیه میکنه که برای داشتن پوستی بهتر چه کارهایی رو باید انجام بدن؛این هدف می تایمه.
چه مدتی از زمان شروع فعالیت میتایم میگذرد؟
از خرداد 1398 تا الان.به دلیل نبودن و یا گران بودن دیتاها در حوزه اسکن آنالیز،ما الگوریتمهای خود رو برای تشخیص صحیح چهره و بهینه سازی به کار بردیم و همزمان با پزشکان متخصص برای تولید محتوا همکاری کردیم.
چگونه توانستید اعتماد پزشکان را جلب کنید؟
من با تجربه فهمیدم که باید 80% از زمان فعالیت رو صرف ایجاد و برقراری ارتباطات کرد و هرچه زمان بیشتری رو به اون اختصاص بدین،ارزش بهتر و بیشتری رو برای شما خلق میکنه.در ابتدا پزشکان گارد زیادی داشتن ولی ما این اطمینان رو دادیم که دانش تشخیص اونها میتونه به توسعه کار کمک کرده و منافع اونا رو تامین کنه.
این منفعت را چگونه برای پزشکان تعریف کردید؟
اینطور تعریف کردیم که با کار در حوزه دیجیتال،تعداد ویزیتها و ورودیهای کلینیک پزشکان در بازه زمانی کوتاهتر،بیشتر شده و باعث توسعه بهتر و بیشتر کسب و کار اونا میشه.هدف میتایم این بود که در نقش یک مشاور،مکان و انتخاب درست رو به کاربرای خود نشون بده و این فضای برد-برد را ایجاد کردیم و تونستیم بسیاری از پزشکان رو با خود همراه کنیم.
هماهنگیها در تیم می تایم چگونه شکل گرفت؟
در ابتدا به جای جذب افراد،به صورت پروژه ای با تیمهای دیگه کار کردیم.از مضرات اون عدم اشراف و نداشتن کنترل به همه کارها بود؛اما این منفعت رو داشت که میتایم ما خیلی سریع شکل گرفت و برد بزرگی برای ما شد که ورود ما رو به بازار سرعت بخشید.من ابتدا کار رو با همراهی خواهرم شروع کردم.کم کم دوستان دیگه ای به ما اضافه شدن و سعی کردیم به گونه ای عمل کنیم که میتایم رو متعلق به خودشون بدونن و این موضوع باعث همراهی هرچه بیشتر اونا و خلق ارزشهای بهتر و بیشتری شد.”هنگام ورود به یک فضای جدید این شما هستید که تصمیم میگیرید یک توریست باشید یا یک امپراطور!وقتی احساس تعلق خاطر به آن فضا یا مکان را داشته باشید،آن را خواهید ساخت.به جای نظاره گر بودن باید منشا اثر و خالق بود.” تیم ما با 3 نفر شروع به کار کرد و در حال حاضر 5 نفر به صورت مستقیم و 15 نفر به صورت غیر مستقیم فعالیت میکنن.
برونسپاری پروژههای شما تا چه حد بر اساس ارتباطات بوده و با چه هزینهای انجام شد؟
این مساله به شرایط هر فرد و داراییهای او بستگی داره.از داراییهای مهم من دوستان و ارتباطات و تیم خوبی بود که داشتم. اما نحوه پیشبرد قرارداد به نحوه تصمیم گیری و کار تیم بستگی داره.مشارکت و سهم داشتن در کار باعث میشه که تیم، دغدغه مالی نداشته باشه و با دل و جان کار کنن.در می تایم بحث ارتباطات خیلی به ما کمک کرد ولی تعریف کردن آن و ایجاد پل ارتباطی میان دو مجموعه،مهمترین مساله ایست که باعث میشه تا اون کار به سرانجام برسه چون بدون همکاری کار به نتیجه دلخواه نخواهد رسید.
این ارتباط باید چگونه و از چه طریقی شکل بگیرد؟
بانوان نمیتونن مانند آقایان در یک ملاقات ساده کار بزرگی رو شروع کنن چون در ارتباطات خود بسیار محافظهکارانه عمل میکنن و در نظر گرفتن نیت شخص مقابل و ایجاد فضای امن،جزئی از کاره.زمانی که شخص مقابل اعتقاد و ایمان شما رو نسبت به هدف و کارتون میبینه،با شما همراه شده و در مقابلتون قرار نمیگیره.این روند کاری نیازمند صبر و گذر زمانه تا شخص مقابل بفهمه که شما برای خلق ارزش و ارائه کمک فعالیت میکنید.اصل مهم در ارتباط اینه که منافع طرف مقابل رو پیش از منافع خود، در نظر بگیرید.ما میتونیم با نوآوری خود،حرف جدیدی بزنیم و افراد رو مشتاق و با خود همراه کنیم.
به عنوان سوال پایانی که دغدغه خیلی از استارتاپهاس ،دو ایدۀ مشابه چگونه باید بدون نگرانی با هم مشارکت کنند؟
-اعتقاد من اینه که ایده فقط یک اسمه و صحبت درباره اون پایانی نداره.اگر مرد عمل هستید،شروع کنید و هیچ وقت نگران این موضوع نباشید.”